
ویژه روز-اسرائیل خود را در برههای مهم در تاریخ خود میبیند و با دولتی مصمم به تضعیف اختیارات دادگاه عالی دست و پنجه نرم میکند، در حالی که موج گسترده اعتراضات طرفدار دموکراسی ملت را فرا گرفته است.
در مواجهه با این مبارزه وجودی برای آینده دموکراسی اسرائیل، ممکن است وسوسه انگیز باشد که طرح پیشنهادی صندوق آرنونا ائتلاف را به عنوان نسبتاً بی اهمیت رد کنیم.
این پیشنهاد به دنبال جمع آوری مالیات بر دارایی از مشاغل محلی و تخصیص آن به شهرداری هایی است که از نظر مالی دچار مشکل هستند.
در حالی که به نظر میرسد ارزش برابری ثروت را در اولویت قرار میدهد، اما به طور نامتناسبی بر شهرهایی با بخش های تجاری و پارک های صنعتی پر رونق تأثیر میگذارد، جوامعی را که مجدانه برای جذب کارفرمایان تلاش کردهاند جریمه میکند و بودجه های بسیار مورد نیاز را از بهبود خدمات ضروری منحرف می کند.
این طرح بهجای سودمندی برای شهرداریهای مورد نظر، احتمالاً خواستههای خاص بخش را برآورده میکند.
علاوه بر این، ساختار صندوق کارآمدی آن را برای شهرداری های عربی با مشکل مواجه می کند، در حالی که شهرک های کرانه باختری به راحتی از مشارکت معاف هستند.
اما در زیر پرده به ظاهر بی ضرر (اگر ناقص) توزیع مجدد مالی حقیقت نگران کنندهای نهفته است: طرح صندوق آرنوا نشان دهنده تصرف وقیحانه قدرت توسط ائتلاف حاکم است.
با هدایت درآمدهای مالیاتی شهرداری به یک منبع متمرکز، کنترل را در دست یک مقام دور تثبیت می کند.
این اقدام سرمایهگذاریهای جوامع برای تقویت اقتصاد محلی و ارتقای خدمات شهروندان را تضعیف میکند و عملاً استقلال دولتهای محلی را از بین میبرد.
این امر شهروندان را تحت الحمایه بوروکرات های بی چهره قرار می دهد و مستقیماً ماهیت دموکراسی را به چالش می کشد و توانمندی محلی و نمایندگی شهروندان را کاهش میدهد.
بنابراین جای تعجب نیست که صندوق آرنونا به طرز وحشتناکی تاکتیک های دقیق به کار گرفته شده توسط رژیم ویکتور اوربان مجارستان را تکرار می کند، که به طور سیستماتیک شهرداری های لیبرال را منحل کرد و قدرت را در دستان مقامات وفادار متمرکز کرد و عواقب بدی داشت.
آزادی رسانه ها خفه شد، جامعه مدنی سرکوب شد و صدای مخالفان خاموش شد. تجربه مجارستان در دوران اوربان یادآور مسیر خائنانه ای است که اسرائیل در حال حاضر طی می کند.
طرح صندوق آرنوا یک درگیری مالی صرف نیست. این نبردی است برای حفظ اصولی که ما را تعریف می کنند: خودمختاری محلی، نمایندگی شهروندان، و ماهیت خود دموکراسی.
تصادفی نیست؛ این یک استراتژی محاسبه شده است که مستقیماً از کتاب بازی اوربان استخراج شده است و هدف آن تضعیف استقلال محلی و تثبیت کنترل است.
این نبرد یک حادثه منفرد نیست، بلکه به طور پیچیده با حفظ یک قوه قضاییه قوی و مستقل در هم تنیده است.
طرح صندوق آرنوا، همراه با حمله به قوه قضاییه، یک حمله دو جانبه به نهادهای دموکراتیک ما است.
ائتلاف حاکم با تحکیم کنترل بر شهرداریهای محلی و محدود کردن اختیارات دیوان عالی، به دنبال تمرکز قدرت در دستان معدود معدودی است و از نفوذ و مشارکت شهروندانی که قرار است نماینده آنها باشند، بکاهد.
برای حفظ سرزندگی و استقلال شهرداری های محلی، ما باید آنها را بیش از پیش توانمند کنیم.
آنها رگ حیات نمایندگی و پاسخگویی شهروندان هستند و قربانی کردن آنها به خاطر کنترل متمرکز به سادگی یک گزینه نیست.
به جای مجازات جوامعی که سرمایه گذاری های قابل توجهی برای جذب کارفرمایان و بهبود خدمات انجام داده اند، باید از تلاش های آنها حمایت کرده و اقتدار آنها را تقویت کنیم.
دولتهای محلی بهترین درک و توانایی را دارند تا نیازهای منحصربه فرد رای دهندگان خود را برطرف کنند.
با تقویت اقتدار آنها، ما به اصول دموکراسی جان میدهیم و کشوری را پرورش میدهیم که در آن صدای مردم به شدت طنینانداز میشود.
حفظ دموکراسی ما مستلزم تعهد جمعی برای حمایت از ارزش ها و نهادهایی است که تا کنون ما را هدایت کردهاند.
ما باید از تاریخ درس بگیریم و تاکتیک هایی را که دموکراسی را در جاهای دیگر از بین برده است، به شدت رد کنیم.
نبرد برای خودمختاری محلی چیزی کمتر از نبردی برای روح ملت ما نیست و ما باید با عزم و اراده تزلزل ناپذیر با آن مبارزه کنیم.
ما با دفاع مستحکم از اصول دموکراسی، راهی را به سوی آینده ای روشن تر ایجاد می کنیم – آینده ای که در آن توانمندسازی محلی، نمایندگی شهروندان و حاکمیت قانون شکوفا می شود.
پایان