فرهنگی

فردا آخرین چهار شنبه سال (چهار شنبه سوری) است

چهارشنبه‌ سوری (در تاجیکستان:الو‌پَرَک) یکی از جشن‌ های قدیمی ست که از غروب آخرین سه‌ شنبه ی ماه حوت ، تا پس از نیمه‌ شب تا آخرین چهارشنبه ی سال، برگزار می‌شود.

ویژه روز-فردا به خیر چهارشنبه ۲۴ حوت برابر است با ۱۵ مارچ آخرین چهارشنبه سال است و به نام چهارشنبه سوری یاد می گردد.

چهارشنبه‌ سوری (در تاجیکستان:الو‌پَرَک) یکی از جشن‌ های قدیمی ست که از غروب آخرین سه‌ شنبه ی ماه حوت ، تا پس از نیمه‌ شب تا آخرین چهارشنبه ی سال، برگزار می‌شود.

برافروختن و پریدن از روی آتش مشخصه ی اصلی آناست.

این جشن، نخستین جشن از مجموعهٔ جشن‌ها و مناسبت‌ های نوروزی است که با برافروختن آتش و برخی رفتارهای نمادین دیگر، به‌ صورت جمعی در فضای باز برگزار می‌ شد با می شود.

در مورد واژه ی «سوری» در ترکیبِ نامِ جشنِ سوری / چهارشنبه‌سوری دو نظر وجود دارد: برخی «سور» را در معنایِجشن، شادمانی، نشاط و عیش گرفته‌ند و نظرِ دیگر و درست این است که «سوری» را به معنایِ سرخ می‌دانند؛ چون دراین جشن آتشِ سرخ افروخته می‌شود واژه ی سوری پهلوی و SŪR به معنیِ سرخ است.

سول به معنای خورشید sul هم از همین خانواده ست، در زبانِ دری فارسی گُلِ سوری به معنیِ گُلِ سرخ یا سُهروَردی (گل سرخ) ورد به معنی گل است که البته از برگ،تغییر آوایی یافته‌ ست که در همه گی سور از همین ریشه ست.

 نظرِ دوم پذیرفتنی تر است؛زیرا نامِ نخستِ این مراسم «جشنِ سوری» بوده‌ست و واژه ی چهارشنبه بعدها واردِ این نام شده‌ ؛ محل برافروختن آتشپشت بام، حویلی خانه، میدان روستا یا جاده های شهر است.

 کوره های آتش به تعداد فرد  و به فاصله ی چند متری ازهم چیده شده و آتش‌افروزی در زمان غروب آفتاب یا بعد از آن انجام می‌شود.

مردان، زنان، و کودکان از روی آن پریده  ومی گویند: «سرخی تو از من، زردی من از تو» (یا در بعضی جا ها، شعر محلی با مضمون مشابه) می‌خوانند.

برخی بر این باورند که این کار آنها را از بیماری و زردرویی در سال بعد مصوون می‌کند.

آتش را بعد از مراسم وامی‌گذارند تاخود به خود خاموش شود یا آن را با آب خاموش می‌کنند.

اگر مراسم در حویلی برگزار شد، خاکستر آتش را یکی از اعضای خانواده، معمولن یک دختربچه، برمی‌دارد و بهچهارراهی که محل انباشت خاکسترهاست می‌برد.

در برگشت به خانه، در می‌زند و اهالی خانه می‌پرسند «کیست؟»،می‌گوید «منم»، می‌پرسند «از کجا می‌آیی؟»، پاسخ می‌دهد «از عروسی» و بازمی‌پرسند «چه آورده‌یی؟» و وقتیپاسخ می‌دهد «تن درستی و سلامتی»، در را به روی او می‌ گشایند.

در بیشتر محلات پس از پریدن از روی آتش، کوزه ‌ها را می‌شکنند؛ احتمالن ریشه ی این آیین، این باور  قدیمی ست کهکوزه بدیمنی را جذب می‌کند و با شکستن کوره، بدیمنی‌ ها هم از بین می‌رود.

این رسم در شهرهای مختلف با تفاوت‌هایجزیی انجام می‌شد.

 یک یا چند سکه درون کوزه می‌گذارند و از بالای بام (یا در زمان قدیم از بالای نقاره‌ خانه) به پایینپرتاب می‌کنند تا بشکند.

در خراسان علاوه بر سکه، مقداری زغال نماد سیاه چشمی نمک نماد شوربختی هم درآن قرار می‌ دادند یا می دهند و قبل از پرتاب کوزه، آن را دور سر خود می‌گردانند.

در این منطقه همچنین در هنگام شکستن کوزه می‌خوانند: «درد و بلای خود و خانه را ریختیم در کوچه».

این سنت ممکن بر یک اصل صحی نیز متکی بوده ا‌ست، زیرا قدیمی ها بر این باور بوده‌ اند که ظروف سفالین را بیش ازیکسال در خانه نباید نگاه داشت و چون ظروف سفالین لعاب ندارند و قابل شستشو نیستند و اگر یک سال استفاده شوند، آلوده و غیر صحی می‌شوند و استفاده بیشتر از آنها جایز نیست پس آنها را باید شکست و دور انداخت.

بعد به خانه پاکی ها هم می پردازند تا وقتی سال جدید می آید همه جا پاک باشد مبادا سال کهنه نزد سال نوشرمنده شود باید همه جا تمیز گردد.

این رسم و رواج ها در وطن ما و ایران و تاجیکستان و بعضی مناطق دگر بیش از هزار سال است رواج داشت یا دارد کهعلت یرگزاری نکردن آنرا در وطن ما خود بهتر می دانید،جنگها و نابه سامانی اقتصاد ووو !

استاد غوث زلمی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا