
ویژه روز✍️دفتر پادشاه سعودی در صفحه تویتر خود نوشته است،این کشور در شاخص استراتژی دولت برای هوشمصنوعی رتبه اول را در جهان دارد.
این دفتر با نشر تصاویری گفته است؛طبقه رده بندی جهانی هوش مصنوعی در شاخصهای استراتژی دولت،تحقیق وتوسعه، شایستگی، زیرساخت، محیط عملیاتی و تجارت اندازه گیری میشود.
پس از دولت شاهی سعودی، آلمان رتبه دوم و چین در رده سوم جهان را کسب کرده است.
هوش مصنوعی هوشی است که توسط ماشینها ظهور پیدا میکند، در مقابل هوش طبیعی که توسط جانوران شاملانسانها نمایش مییابد.
اما پیش از هرچیز باید این موضوع را دانست که کلمه هوش، نشان دهنده امکان استدلال است و اینکه آیا هوشمصنوعی میتواند به توانایی استدلال دست یابد یا خیر، خود موضوع اختلاف محققان است.
کتابهای AI پیشرو، این شاخه را به عنوان شاخه مطالعه بر روی «عوامل هوشمند» تعریف میکنند: هر سامانهای کهمحیط خود را درک کرده و کنشهایی را انجام میدهد که شانسش را در دستیابی به اهدافش بیشینه میسازد.
برخی از منابع شناخته شده از اصطلاح «هوش مصنوعی» جهت توصیف ماشینی استفاده میکنند که عملکردهای«شناختی» را از روی ذهن انسانها تقلید میکنند، همچون «یادگیری» و «حل مسئله»، با این حال این تعریف توسطمحققان اصلی در زمینه AI رد شده است.
کاربردهای هوش مصنوعی شامل موتورهای جستجو پیشرفتهٔ وب (مثل گوگل)، سامانه توصیهگر (که توسط یوتیوب،آمازون و نتفلیکس استفاده شدهاند)، فهم زبان انسانها (همچون سیری و آمازون الکسا)، موترهای خودران (مثلتسلا)، هوش مصنوعی مولد یا خلاقیت محاسباتی (مثل چتجیپیتی یا تولید اثر هنری مانند دال–ئی و میدجرنی) تصمیمگیری خودکار و رقابت در بالاترین سطوح سامانههای بازی استراتژیک (همچون شطرنج و گو).
با بیشتر شدن توانایی ماشینها، وظایفی که نیازمند «هوشمندی» هستند اغلب از تعریف AI برداشته میشود،پدیدهای که به آن اثر هوش مصنوعی گفته میشود.
به عنوان مثال، فهم نوری کاراکتر را اغلب از چیزهایی که AI در نظر گرفته میشوند مستثنی میکنند،چرا که اینفناوری تبدیل به فناوری عادی و روزمرهای شدهاست.
هوش مصنوعی در ۱۹۵۶ میلادی تبدیل به شاخهای آکادمیک شد و در سالهای پس از آن چندین موج خوشبینی راتجربه کرده و مجدد دچار امواج ناامیدی و کمبود بودجه شده (که به آن «زمستان AI» میگویند)،سپس فناوریهایجدیدی در پی آن آمده و موفقیت و بودجههای تحقیقاتی این حوزه مجدداً احیا گشتهاند.
تحقیقات AI رهیافتهای متفاوتی را از زمان تأسیسش امتحان کرده و آنها را کنار گذاشتهاست، رهیافتهایی چون: شبیهسازی مغز، مدلسازی حل مسئله توسط مغز انسان، منطق صوری، بانکهای اطلاعاتی بزرگ دانش و تقلید رفتارجانوران.
در اولین دهههای قرن ۲۱ میلادی، یادگیری ماشینی که شدیداً از آمار ریاضیاتی بهره میبرد در این حوزه غلبه داشت واین فناوری اثبات کرد که به شدت موفق است و به حل چندین مسئله چالشبرانگیز در صنعت و فضای آکادمیک کمکنمود.
شاخههای مختلف تحقیقات هوش مصنوعی حول اهداف بخصوصی متمرکز بوده و از ابزارآلات خاصی استفادهمیکنند.
اهداف سنتی تحقیقات AI شامل این موارد اند: استدلال، نمایش دانش، برنامهریزی، یادگیری، پردازش زبان طبیعی،ادراک و توانایی در جابجایی و دستکاری اشیاء.
هوش جامع (توانایی حل مسائل دلخواه) در میان اهداف بلند مدت این حوزه است.
جهت حل چنین مسائلی، محققان AI فنون حل مسئله وسیع و یکپارچهای را شامل این موارد به کار بستهاند: جستوجو و بهینهسازی ریاضیاتی، منطق صوری، شبکههای عصبی مصنوعی و روشهای مبنی بر آمار، احتمالات واقتصاد.
AI همچنین با حوزههایی چون علوم کامپیوتر، روانشناسی، زبانشناسی، فلسفه و بسیاری از حوزههای دیگر مرتبطاست.
این شاخه بر این فرض بنا شدهاست که هوش انسانی «را میتوان به دقت توصیف نمود، به طوری که میتوان آن راتوسط یک ماشین شبیهسازی نمود».
این فرض بحثهای فلسفی را پیرامون ذهن و اخلاقیات خلق موجودات هوشمند برانگیخته است، موجوداتی که دارایهوش شبیه–انسان اند.
این مسائل توسط افسانهها، داستانهای تخیلی و فلسفه از زمانهای باستان مورد کاوش واقع شدهاند.
ادبیات علمی–تخیلی و آیندهپژوهی نیز پیشنهاد میدهند که AI با پتانسیل و قدرت عظیمی که دارد، ممکن است منجربه ایجاد ریسک وجودی برای بشریت گردد.
پایان